- بازدید : (5601)
**خاطرات رئیس دفتر صدام از شب عملیات کربلای 5
سرلشکر عبدالحمید محمود الخطاب ، رئیس دفتر صدام درباره این عملیات می گوید: تاریخ 16/1/1987 (19/10/65) تلفن دفتر رئیس جمهور به صدا درآمد. خبر حمله به شلمچه را دادند. رئیس جمهور دائم زیر لب می گفت: «الله اکبر از دست افراد خمینی… الله اکبر…» مدام پلک هایش به هم می خورد. به او عرض کردم : اتفاقی مهم پیش آمده است ؟ رئیس جمهور که در اتاق قدم می زد، گفت: «امشب بصره به دست نیروهای ایران خواهد افتاد».
همان شب جلسه ای تشکیل شد که تا صبح ادامه داشت. ارتش ما داشت از هم می پاشید. ماشین جنگی و مدرن ما از کار می افتاد. هر روز و هر ساعت گزارش هایی درباره عقب نشینی و تلفات بهت آور به دست ما می رسید. وقتی خبر رسید نیروهای ایرانی به منطقه دیده بانی شماره یک لشکر 11 رسیده اند، رئیس جمهور گفت: «الان زمان آن فرا رسیده که از سلاح شیمیایی استفاده کنیم».
با هدایت مستقیم رئیس جمهور این کار انجام شد. با این احوال ، رئیس جمهور هیچ گاه مایل به پایان جنگ نبود. او در جلسه های محرمانه به ما می گفت: «امیدوارم این جنگ ادامه یابد، چون کمک های کشورهای خلیج فارس ادامه خواهد داشت و ما با این ثروت می توانیم مشکلات داخلی را هم حل کنیم.
اگرچه تعداد مصدومان شیمیایی متوسط و شدید عملیات کربلای 5 کمتر از 3 هزار نفر می شدند، اما با در نظر گرفتن مصدومان خفیف احتمالا جمع آنان به 7 هزار نفر می رسید.
به دنبال این عملیات عظیم که به منهدم شدن ماشین جنگی عراق منجر شد علاوه بر فشارهای آمریکا، قطعنامه 598 که کمی به خواسته های جمهوری اسلامی ایران نزدیک شده بود صادر گردید. این اولین بار بود که پس از شروع جنگ تحمیلی شورای امنیت سازمان ملل به وجود جنگ در این منطقه اعتراف کرد.
- زمان انتشار: پنج شنبه 27 شهريور 1393
-
نظرات()
- بازدید : (5757)
- زمان انتشار: پنج شنبه 20 شهريور 1393
-
نظرات()
- بازدید : (3506)
سلام دوستان گرامی
چند روزی درگیر اسباب کشی بودم. ایضا مشغله های دنیوی این هفته های اخیر بدقولی آدم ها؛ و و و ... همه این ها کلافه ام کرده بود . یک جوراهایی حوصله خودم را هم نداشتم.
از قضا با همشیره رفته درب منزل یکی از دوستانشون که تعدادی کارتون تهیه کنیم. لحظاتی بعد پسر جوانی به نام رحمن با تعدادی کارتون آمد. نمی دانستم او کارگر آن خانه است؛ اول خیلی تحویلش نگرفتم. بعد متوجه شدم او کارتون ها راآورده. بسیار ساده بود آرام آرام.. مظلوم.. یک بستنی برای خواهرزاده 18ماه هام خرید و بعد هم برای ما. به آقا رحمن گفتم. من نمی خورم چرا خودت رو زحمت انداختی!! تشنه ام.. نمی خورم!!لحظاتی بعد طفلک با بطری آبی که از مغازه تهیه کرده بود آمد .. بدنمسست شد از خودم خجالت کشیم.. از این همه محبت بی دریغ این جوان که لکنت داشت کارگر بود... پدر و مادرش را در نوجوانی از دست داده بود... خدایا من را ببخش.. من باید بیش از این ها. آن جوان را تحویل می گرفتم!! کلی آن شب استغفار کردم... قرار است بگویم بعضی روزها بیاید دفترمان کمک ام کند!! برای دعا کنید!! گاهی ما آدم ها هواسم به اتفاقات کوچک اما زیبای دور و برمان نیست!! خدایا کمک ام کن تقوی پیشه کنم!!
دلم میگیرد... از دیدنِ آدمهایی که چشمِ ظاهر بینشان،
دیگرِ آدمها را، نه با مقیاسهای حضرتِ خالق، که با مقیاسِ ظاهر میسنجند... نفسم تنگ میشود از میزانی که آدمهای پوچ و درونتهیِ بزککردهیِ پرمدعا را پشت ویترینِ دنیا برای چشمها جلوه میدهد،
و دیگران را، هرچقدر هم که انسانتر، در آن پشتهای نادیدنیِ پنهان، مخفی میکند... خلقم تنگ میشود از این دیده نشدنها... از این به حساب نیاوردنها... روحم تنگ میشود از این میزانِ نامیزانِ دنیایی... از زیر پا گذاشته شدنِ روحهایی بزرگ و لطیف.... از چشم بستن بر حقیقتِ انسانها... حضرت پروردگار! ما به این آیهات شدیداً کافریم: إنَّ أکرَمَکُم عِندَاللهِ أتقاکُم ...
عهدنوشت: صاحبِ این عصر و زمانه شمایید... من، بهخاطرِ دلِ شما هم که شده، دنیا را از این نگاهِ پست و حقیر پاک خواهم کرد... از امروز، در ازای هر مقیاسی این چنین، احترامم را به وسعت و لطافتِ روحِ انسانها، چندین برابر خواهم کرد... از امروز، چشمهایم، تنها انسانها را خواهند دید ...
پانوشت: یاأیّها الّذین آمَنوا، آمِنوا ... لطفا!
- زمان انتشار: دو شنبه 17 شهريور 1393
-
نظرات()
- بازدید : (5560)
به گزارش خبرنگار بینالملل «خبرگزاری دانشجو»؛ "علی بن عبدالعزیز الشبل" عضو هیأت علمی دانشگاه علوم اسلامی «محمد بن سعود» که اخیراً با طرح جنجالی نبش قبر رسول اکرم(ص) و انتقال آن به قبرستان بقیع بر سر زبانها افتاده بود، بعد از خشم عمومی مسلمانان و انتقادهای فراوان مدعی شد که رسانهها سخنان وی را تحریف کردهاند.
علی بن عبدالعزیز الشبل، مفتی هتاک سعودی
این مبلغ سعودی عربستانی مدعی شده که روزنامه ایندیپندنت و دیگر رسانهها سخنان او را تحریف کردهاند و او هرگز چنین پیشنهادی نداده و طرح چنین مسئلهای از سوی هیچ کسی جایز نیست.
بعد از واکنش شدید مسلمانان و علما به این طرح، دایره عمومی بارگاه رسول اکرم (ص) در بیانیهای اعلام کرد که این طرح یک تحقیق فردی است و نشاندهنده نظر این سازمان نیست اما این طرح مثل هر تحقیق و بررسی دیگری به صورت مستند تهیه شده است.
بقیه مطالب در ادامه مطلب
- زمان انتشار: دو شنبه 17 شهريور 1393
-
نظرات()
- بازدید : (6565)
سرنوشت برایش گذر روزگار را سخت نوشت ...
در آغوش گرم مادر چشم هایش لبخند اشکی را به نظاره ی غم نشست که
پهنای صورت مادر را در آوای حزن انگیز خود فرو برده بود ..
در اولین لمس از دست های زمخت و پینه ی بسته ی پدر آموخت که
تاوان بودن شلاق بی مهری زمانه است ..
فاصله ی بین خواستن و داشتن را از پشت ویترین در عروسک های مغازه دید
و پارچه ی گره خورد ه ی در دستش که عروسک رؤیاهایش بود ...
تفاوت بین پاهای خودش و دیگران را در دمپایی پاره ی خود دید و
کفش های ساز نواز کودکان دیگر ..
به مدرسه آمد و تفاوت دست های خسته اما خالی پدر خود با جیب های دیگران
را در انتهای کلاس تنگ و تاریک دید با لباسی مندرس و کیفی پاره ..
معلم بر تخته ی غبار گرفته ی ذهن کودک با قلم اشک هایش نوشت
حرف به حرف واژه های زندگی را ..
و او تفاوت فهم خود با بچه های دیگر را زمانی فهمید که دیگرا ن به هر حرفی
با برق چشم می کشیدند نقاشی شاد را بر ذهن خود .... و او به هر حرفی که
می آموخت ، برایش زمانه معنا می کرد هزار درد و می کشید هزار علامت سوال ؟
که در ذهن کوچکش نمی یافت نه به عقل نه به احساس جوابی بر آن ...
در زنگ ریاضی معلم در سکوت معنا گفت : شادی هایما ن را با هم تقسیم کنیم
از غم های هم به سرشت مهر بکاهیم ... دوستی هایمان را در عشق ضرب کرده
به توان بی نهایت رسانده و به جمع دوستان خود برساینم ..
معلم در حک علامت مساوی با کچ نم گرفته از اشک هایش نوشت
دو خط موازی کوچک ... و گفت در این دنیای بزرگ آدمها همه به یک اندازه
هستند ... فرقی نیست بین جسم ها و صورتها الا در سیرتها و
خود ساکت شد و شاید در سکوتش به دنبال علامت سوالی بود بر صادق بودن
حرفهایش در توضیح علامت مساوی در صدق بر آدمها ...
و کودک در زندگی خود فهمید
حرفهای معلم ریاضی شاید گفتاری از یک افسانه ی شیرین بوده ..!!
و او تفاوت تقدیر زندگی خود را زمانی فهمید که در پارک بادکنکی را به لبخند
کودکی داد و در ازاء آن از پدر او بهایش را گرفت ..
در کنار خیابان برای کودکی چهارپایه ای گذاشت که بنشیند و
با سرشک حسرت خود ، غبار از کفش های پدرآن کودک بر گرفت ..
در خانه ی محقر در اتاقی تنگ و تاریک سوزش خار گل را از دست های مادر
با علامتی از هزاران سؤال و به بهت اشکهایش مرهم کرد و
چند ساعت بعد آن گل را در پشت چراغ قرمز چهار راه با روبانی قرمز به
دستهای لطیف مادری داد که طراوت زندگی را در کنار بچه های شاد و در
ماشین های رؤیایی نغمه خوان چشم های خود کرده است ..
او فهمید که زندگی نوشته سر نوشت او را در کتابی مچاله شده از درد روزگار
با قلمی از اشک بر قلبی زخمی که تنها تسلای وجودش آرامش مهر اوست ...
روزگار برایش گذر عمرش را نوشت و چه سخت نوشت ..
- زمان انتشار: پنج شنبه 13 شهريور 1393
-
نظرات()
- بازدید : (4125)
- زمان انتشار: پنج شنبه 13 شهريور 1393
-
نظرات()
جـــام ازل
مــــــا زاده عشقیم و پســــرخـــوانده جامیم
در مستى و جــــــانبـــازى دلـــدار تمــــــامیم
دلـــــــداده میخــــــــــانه و قــــربانى شربیـــــم
در بـــارگــــــه پیــــــر مغـــان ، پیــــــــر غلامیم
همبستر دلـــــــــدار و ز هجــــرش به عذابیــم
در وصـــل غریقیـــــــم و به هجــــــران مدامیم
بى رنگ و نـــــــــواییم ؛ ولـــــى بسته رنگیــــم
بى نـــام و نشانیـــــم و همى در پى نامیـــــم
با صوفــــــــى و با عارف و درویش ، به جنگیـم
پــــــرخــــاش گـر فلسفــــــه و علــــم کلامیم
از مــــــــــدرسه مهجور و ز مخــــــلوق کناریـــم
مطــــــرود خِـــرَد پیشــــه و منفــــــور عوامیم
با هستى و هستى طلبــــان ، پشت به پشتیم
بــــــا نیستـــــى از روز ازل گـــــام به گامیـــــم
[ دیوان امام خمینی (ره) ص 167 ]
آیا فـــردا او می آید ؟
اگر بیاید چــــــه کنیم ؟
آیا آمادگی آمدنش را داریم ؟
جان چه باشد که فدای قدم دوست کنیم ؟
- زمان انتشار: پنج شنبه 13 شهريور 1388
-
نظرات()
- بازدید : (6005)

رهبر معظم انقلاب ميفرمايند: «اگر همهي تعاريفي که در خصوص بصيرت آورده شده را در يک جمله خلاصه کنيم ميتوان گفت: بصيرت يعني وجود چشمان تيزبيني در انسان که بتواند پشت صحنهي مسائل پيچيده ي سياسي را به خوبي تشخيص دهد. اين مهم در طول دوران تاريخ معاصر ايران و حوادث بعد از انقلاب، خط کش جدا شدن افراد هوشيار از غافل بوده است»
- زمان انتشار: چهار شنبه 12 شهريور 1393
-
نظرات()
- بازدید : (6398)
کوله بارم بر دوش، سفري بايد رفت،
سفري بي همراه،
گم شدن تا ته تنهايي محض،
يار تنهايي من با من گفت:
هر کجا لرزيدي،
از سفرترسيدي،
تو بگو، از ته دل
من خدا را دارم...
- زمان انتشار: چهار شنبه 12 شهريور 1393
-
نظرات()
والمسلمین قرائتی در زمینه گسترش احکام قرانی در صدا و سیما تجلیل شد.
- زمان انتشار: چهار شنبه 12 شهريور 1393
-
نظرات()
السلام علیک یا فاطمه المعصومه(سلام الله علیها) و السلام علیک یا علی ابن الموسی الرضاالمرتضی(علیه السلام)
- زمان انتشار: چهار شنبه 12 شهريور 1388
-
نظرات()
- بازدید : (6316)
یه گوشه مینشینیم،مودب , خانُم , بی سروصدا،زودم میریم ...
باورکنیددلمون سخت بیقرارتونه .
به قول دوستی که میگفت : یعنی اندازه دوتاکف پاهم واس
ماجانداریدتوخونتون !!!!
(شما به نیت هر امامی که دلت میخواد بری زیارتش بخون)
- زمان انتشار: شنبه 8 شهريور 1393
-
نظرات()
- بازدید : (6329)
کارنامهام
پر از تقلب و گناه
خط خطی سیاه
هیچ وقت درسخوان نبودهام ولی
در شب تولدت
مثل کاج
توی طاق نصرت محله کار کردهام
شاخههای خشک داربست را
بهار کردهام
*
راستی دو روز قبل
سرزده به خانهی دل امید - همکلاسیام - سر زدی
ولی چرا
به خانهی حقیر قلب من نیامدی؟
رد شدم، قبول
ولی به من بگو
کی به من اجازهی عبور میدهی؟
راستی اگر ببینمت
به من هر چه خواستم میدهی؟
کارنامهی مرا
دست راستم میدهی؟
نا امید نیستم ولی به خاطر خدا
از کنار نمرههای زیر ده عبور کن!
ای عصاره گل محمدی!
فصل امتحان سخت ما ظهور کن !
سراینده : آقای غلامرضا بکتاش
- زمان انتشار: شنبه 8 شهريور 1393
-
نظرات()
- بازدید : (3772)
سفارشی بسیار مهم دارم برای خانم ها. من توی جبهه می جنگم، از جانم می گذرم بخاطر حفظ آب و خاک و ناموسم، پس خواهرم، تو هم خون مرا، رزم مرا پاس بدار و *****
حجابت را رعایت کن.
در مقابل فداکاری ما، این کمترین کاری استکه می توانی انجام دهی تا قلب رزمنده ها را شاد کنی.
سردار شهید حمید ایرانمنش (چریک) فرمانده گردان پیاده از لشکر 41 ثار الله
شجاعت فقط تو جنگیدن و این چیزها نیست. شجاعت یعنی همین که بتوانی کار درستی را بر خلاف رسم و رسوم که به غلط جا افتاده، انجام بدهی…
سردار شهید حمید ایرانمنش (چریک)
- زمان انتشار: شنبه 8 شهريور 1393
-
نظرات()
- بازدید : (4102)
گفتم کلید قفل شهادت شکسته است؟
یا اندر این زمانه در باغ بسته است؟
خندید و گفت:ساده نباش ای قفس پرست
در بسته نیست،بال و پر ما شکسته است
- زمان انتشار: سه شنبه 28 مرداد 1393
-
نظرات()
- بازدید : (6658)
- زمان انتشار: سه شنبه 28 مرداد 1393
-
نظرات()
- بازدید : (4465)
- زمان انتشار: سه شنبه 28 مرداد 1388
-
نظرات()
- بازدید : (7243)
- زمان انتشار: سه شنبه 28 مرداد 1393
-
نظرات()
- بازدید : (6906)

تو تابستون امسال با اون گرمای خفه کننده اش توی اتوبوس نشسته بودم.
دختر کوچولو روسری اش رو خیلی زیبا با رعایت حجاب همراه چادر عربی سرش کرده بود.
خانوم بدحجابی که پیش دختر کوچولو نشسته بود و خودشو باد میزد با افسوس گفت:
(توی این گرما اینا چیه پوشیدی؟از دست اجبار این مامان باباهای خشک مقدس...تو گرمت نمیشه بچه؟)
همون لحظه اتوبوس ایستاد و باید پیاده میشدیم.
دختر کوچولو گره ی روسری اش رو سفت تر کرد و محکم و با اقتدار گفت:
(چرا گرممه... ولی آتیش جهنم از تابستون امسال خیلی خیلی گرم تره...)
دختر کوچولو پیاده شد و اون خانم بدحجاب سخت به فکر فرو رفت..
- زمان انتشار: سه شنبه 28 مرداد 1393
-
نظرات()
- بازدید : (6766)
- زمان انتشار: سه شنبه 28 مرداد 1393
-
نظرات()
- زمان انتشار: یک شنبه 26 مرداد 1393
-
نظرات()
- بازدید : (8845)
- زمان انتشار: یک شنبه 26 مرداد 1393
-
نظرات()
- بازدید : (6871)
- زمان انتشار: یک شنبه 26 مرداد 1393
-
نظرات()
- بازدید : (6334)
بعد از 16 سال پیکر محمد رضا را سالم از خاک در آورده بودند اما صدام گفته بود این جنازه نباید به این شکل به ایران برود. پیکر پاک محمد رضا را سه ماه در آفتاب گذاشتند تا شناسایی نشود، ولی سالم مانده بود.
لطفا به ادامه مطالب مراجعه فرمایید
- زمان انتشار: یک شنبه 26 مرداد 1393
-
نظرات()
- بازدید : (5857)
گروه سیاسی- رجانیوز: حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار وزیر امور خارجه، سفیران و مسئولان نمایندگیهای ایران در خارج از کشور، دستگاه دیپلماسی کشور را مدافعان خط مقدم دفاع از اهداف، منافع ملی و سرمایه ملی ایرانیان خواندند و ضمن تبیین ویژگی های دیپلماسی ایرانی و ضرورت دیپلماسی فعال و هوشمند در دوران بسیار مهم گذر به نظم جدید جهانی سخنان مهمی را در بی فایده بودن تعامل با امریکا بیان کردند.
به گزارش رجانیوز، ایشان در تبیین اهمیت کار دیپلماسی افزودند: یک دیپلماسی هوشمندانه و فعال می تواند دستاوردهای بسیار مهم سیاسی، اقتصادی، انسانی و اجتماعی به همراه بیاورد که با هیچ حرکتی از جمله جنگهای پرهزینه و پرخطر نیز حاصل نمی شود و این واقعیت نشان دهنده وزن و جایگاه دستگاه دیپلماسی در مجموعه مدیریت یک کشور است.
حضرت آیت الله خامنه ای رویدادهای چندین سال اخیر در منطقه را نشان دهنده واقعیت یاد شده خواندند و خاطرنشان کردند: قدرتهایی تلاش کردند با زور و اسلحه منافع خود را تأمین کنند که ناکام ماندند اما کسانی با ظرافت، هوشمندی و تحرک، توانستند منافع خود را بخوبی تأمین کنند.
رهبر انقلاب، وزارت خارجه را ارتش منظم دیپلماسی کشور خواندند و افزودند: در مسئله سیاست خارجی، دستگاههای دیگری هم مؤثرند اما وزارت خارجه به عنوان یک سازمان موظف و ارتش منظم، مسئولیت اصلی را بر عهده دارد.
بقیه مطالب را در ادامه مطلب ببینید
- زمان انتشار: پنج شنبه 23 مرداد 1393
-
نظرات()